شاتزده ماهگی ات مبارک
می نویسم برای تو...... می خواهم بدون اسارت دوستت بدارم,باآزادی کنارت باشم ,بدون اصرارتورابخواهم ,بااحساس گناه ترکت نکنم ,باسرزنش ازتوانتقادنکنم وباتحقیربه توکمک نکنم چراکه به توعشق ورزیدن ,کمک کردن آرزوووظیفه من است واگرتونیزبامن چنین باشی ,فقط درحق من لطف بزرگی خواهی کرد.... مگرساده ترین قصه زندگی یک انسان چیست ؟ اینکه من تورابفهمم وفقط تومرابخواهی وبرایم همیشه بمانی وبدانی که چقدرتوبرایم عزیزی... سلام نباتی مامان .حالت چطوره قندعسل؟وای آتریساجون من که ازدست تواصلا اصلا اصلا حالم خوب نیست ,بی خوابی های شبونه توآخرسریه کاری دست من میده ,این روزابی حوصله وعصبی شدم وصدالبته که فراموشکار ,همه چی یاد...
نویسنده :
مامان نفیسه
23:23